عوامل موثر بر توانمندسازی تعاونی ها

امروزه تعاون اهرم مناسبی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی به شمار می رود كه می تواند در بهره وری بهینه از شرایط زندگی، كار و تولید و ارتقای سطح درآمد و وضعیت اجتماعی جامعه مؤثر باشد. تجربه كشورهای توسعه یافته نشان می دهد تعاونی ها بهترین سازمان هایی هستند كه موفق شده اند اسباب تجمع نیروهای پراكنده و متفرق و در عین حال با استعداد و با انگیزه را فراهم سازد. 
استفاده بهینه و توانمندسازی بخش های اقتصادی هدف اصلی است. در این میان با توجه به اهمیت بخش تعاون در اقتصاد ایران، از دیدگاه مبانی نظری و قابلیت های بالقوه این بخش، عوامل مؤثر و راه های فعال سازی این ظرفیت بیش از پیش اهمیت یافته است كه در زیر به بررسی اجمالی برخی از آنها می پردازیم. 

● مدیریت و نقش آن 

براساس قانون تعاونی، رهبری تشكیلات تعاونی برعهده هیأت مدیره و مدیریت این شركت ها بر عهده مدیر عامل و سایر مدیران اجرایی است. از آنجا كه تعامل اعضا و دموكراسی از مهم ترین جنبه های كلیدی فعالیت های تعاونی محسوب می شود، ایجاد و شكل گیری اصل مدیریت تعاون، شركت های تعاونی را قادر می سازد به طور حرفه ای به فعالیت بپردازند. مدیریت مشاركتی از طریق به كارگیری سیستم های غیر متمركز در شكوفایی استعدادها و خلاقیت ذهنی كاركنان بسیار مؤثر است. این سبك از مدیریت برای بهبود كیفیت بوده و بزرگترین عامل توانمندسازی تعاونی ها تلقی می شود كه همراه با افزایش بازدهی و كاهش هزینه است. مشاركت در مدیریت تعاونی ها باعث می شود كاركنان نه تنها وظایفشان را بشناسند بلكه بدانند چرا باید آن وظیفه را انجام دهند. بنابراین عاملی كه چهره تعاونی ها را جذاب می كند مشاركت است. 

● عوامل سازمانی و نقش آنها 

نكته ای كه در مدیریت تعاونی ها حائز اهمیت است و معمولاً شركت های تعاونی از آن غافلند، این كه تمام شركت های تعاونی باید سازمان و مدیریت صحیح و روشنی داشته باشند، در حالی كه در هیچ یك از شركت های تعاونی فعلی، نظام مشخص و روشنی برای كنترل وجود ندارد. به علاوه بین وظایف و مسئولیت های تعاونی مرز مشخص تعیین نشده، حتی گاه سلسله مراتب دقیق كه لازمه دوام و بقای هر سازمانی است در این شركت ها دیده نمی شود. سازمان های پویا، سازمان هایی هستند كه با فراگیری و آموزش مستمر، بستر مورد نیاز برای پویایی و تغییر را فراهم كرده اند. بنابراین تعاونی ها باید علاوه بر طراحی مناسب ساختار سازمانی، در ساختار خود تجدید نظر كرده و فعالیت های خود را به مقیاس وسیعی در انجام فرآیند ارزش افزوده گسترش دهند. 

● نقش عوامل اقتصادی در تعاونی

 
تعاونی ها می توانند یك اهرم مناسب برای توسعه اقتصادی به شمار آیند كه همگام با سیاست های دولت در بهبود شرایط زندگی، كار، تولید و ارتقای سطح درآمد و وضعیت اجتماعی مردم مؤثر باشند. هدف از توسعه بخش تعاون در ممالك در حال توسعه این است كه از این طریق نه تنها به نوسازی شیوه های كهنه اقتصادی پرداخته شود، بلكه شرایط اقتصادی- اجتماعی عادلانه تر نیز برقرار گردد. 
یكی از مشكلات و مسائل اساسی توسعه كشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه، كمبود سرمایه است. تشكیل و توسعه شركت های تعاونی در مناطق شهری و روستایی، بهترین راه تجمع امكانات مالی اندك افراد متوسط جامعه و طبقه كارگر و كشاورز است. سرمایه تعاونی ها كه در حقیقت نقدینگی آنها محسوب می شود، نقش مهمی در توانایی این شركت ها برای تأمین كالای مورد نیاز اعضا و مشتریان شركت و در نتیجه افزایش رضایت آنان دارد. پس انداز و انباشت منجر به تشكیل سرمایه شده و سرمایه گذاری می شود. سرمایه گذاری نیز 
راز بقای تولید است. در واقع شركت های تعاونی به ایجاد اشتغال برای نیروی كار و افزایش مهارت آنها منجر می شوند. به این ترتیب شركت های تعاون علاوه بر ایجاد اشتغال به كسب درآمد نیز كمك كرده است. 

● نگاهی به عوامل اجتماعی

 
انسان ها به سبب این كه با فطرت اجتماعی بودن خلق شده اند به ناچار زندگی آنها هم بر پایه اجتماعی بناشده است و این ضرورت، مشوق آنها شد تا مشكلات و نارسایی های روزمره خود را با تشریك مساعی و تعاون مرتفع ساخته و در راه رسیدن به هدف و زندگی سالم اجتماعی گام های مؤثری را بردارند. 
یكی از اصول اساسی تعاون آزادی عضویت اعضا در تعاونی برای كلیه افرادی است كه بدون تبعیض های سیاسی، مذهبی، جنسی و اجتماعی امكان مشاركت در تعاونی و برخورداری از مزایای آن را دارند. از این رو تعاونی ها محل اجتماع افرادی هستند كه با سطح ثروت ، سواد و شئون شخصی متفاوت بر پایه تساوی و برابر با یكدیگر ارتباط برقرار می كنند و بدین گونه حس اعتماد به نفس، اهمیت به شأن انسان و احساس تعلق درآنها بارور می شود. 
تعاونی ها از طریق واگذاری اختیار به مردم، توسعه خدمات اجتماعی، حمایت و حفظ طبیعت اشتغالزایی و ایجاد فرصت هایی برای پیشرفت و ترقی زنان، منجر به رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و در نهایت بهبود عملكرد شركت های تعاونی می شوند. 

● آموزش و فرهنگ سازی لازمه توسعه تعاون

 
آموزش صحیح و كارا پایه و اساس شروع هر فعالیتی است. آموزش تعاونی و اقتصاد تعاون به عنوان یك ضرورت آموزشی در مقاطع تحصیلی می تواند تفكر تعاونی را به عنوان یك تفكر پویا در جامعه رشد دهد. یكی از مسائلی كه می تواند پویایی و بالندگی اقتصاد تعاون را درپی داشته باشد فعالیت های تعاونی و آموزش آنها در آموزشگاههاست. آموزش تعاون در مدارس باید از همان كودكی آغاز شود ضمن این كه این آموزش باید به صورت نهادینه و كارشناسی شده ارائه شود. 
برای آموزش تعاون و اقتصاد تعاونی می توان چند نوع زمینه فعالیت درنظرگرفت. آموزش عموم (ترویج)، این نوع از آموزش باید به صورت فراگیر در آموزشگاهها و رسانه ها صورت گیرد و زبان بیان آن نیز به صورت ساده، رسا و كارا باشد. آموزش درون تعاونی ها؛ این نوع از آموزش برای اعضای تعاونیها است كه هركدام در زمینه خاصی فعالیت می كنند. هدایت اعضا و بالابردن سطح آگاهی اعضای تعاونیها در هدایت و تشویق و پویایی تعاونی ها بسیارمهم است و این نوع آموزش در ساختار بخش تعاون متولی قوی و كارشناسانی پویا لازم دارد. درحال حاضر وزارت تعاون آموزش های مختصری در زمینه حسابداری و قوانین و مقررات ارائه می كند. 
دكتر مهدی طالب استاد علوم اجتماعی عقیده دارد برای اشاعه فرهنگ تعاون در جامعه باید روی سه گروه كار كرد. 
▪ اول دانشگاه كه باید كارشناس و كارشناس ارشد تعاون تربیت كند كه فرهنگ سازی تعاون را انجام دهد، البته این مهم با توجه به دروس دانشگاههای كنونی مصداق نمی یابد و باید یك مؤسسه دانشگاهی برای تعاون تشكیل شود كه به طور مستقل آموزش تعاون بدهد. این محیط آموزش مستقل باید از دیگر كشورها الگوبرداری كند و راههای اشاعه فرهنگ تعاون را ترویج دهد. 
▪ گروه دوم اعضای تعاونی ها هستند كه باید وزارت تعاون، قوانین و مقررات را به آنان آموزش دهد، 
▪ گروه سوم مردم هستند كه باید از طریق رسانه های گروهی آموزش ببینند. 
دركانادا نهضت تعاون از دانشگاه شروع شد و سپس آموزش تخصصی تعاون در سطح تعاونی ها، اتحادیه ها و رهبران تعاونی به صورت علمی ارائه شد و اكنون شركت های تعاونی در این كشور با مشكلی مواجه نیستند. 
دركشور ما وزارت تعاون یك مركز آموزش عالی دارد و درعین حال رشته تعاون بخشی از دانشكده علوم اجتماعی است، اما عده ای از استادان به نحوه تدریس و ارائه درسهای تعاون انتقاد دارند ازجمله دكتر موسایی مدرس اقتصاد تعاون در دانشگاه تهران معتقداست: تعاونی بخشی ازعلم اقتصاد است كه جنبه های اجتماعی آن بسیار قوی است و دانشكده علوم اجتماعی نیز چارچوب های لازم را برای تدریس اقتصاد ندارد. اما این به آن مفهوم نیست كه یك بنگاه غیراقتصادی است. اگر تعاونی ها نتوانند با سایر بنگاهها رقابت كنند تعطیل می شوند. دراین رشته بخش اعظمی از واحدهای ارائه شده دروس تخصصی علوم اجتماعی است و فقط چندواحد اقتصاد و تعاون می خوانند. به نظر وی رشته تعاون باید درگروه اقتصادی ارائه شود. در بسیاری از كشورهای دنیا هم همین رویه است. 
در این صورت مشكلات نظری تعاون تا حدزیادی حل خواهدشد. البته درمركز آموزش عالی تعاون نیز همان درسهای دانشگاهی توسط همان استادان تدریس می شود. 

● بازاریابی و مدیریت تعاونی ها

یكی دیگر از مباحث تعاونی ها، بازاریابی و مدیریت تعاونی هاست. اما در دانشگاه هیچ درسی در این حوزه به دانشجو ارائه نمی شود. 
دكتر موسایی در ادامه در این باره می گوید: باید ابتدا آموزش اصلاح شود، آموزش تعاونی های ما درحدی نیست كه افراد متخصص تربیت كند. همچنین فرهنگ عمومی، رسانه ها و روزنامه ها باید به تعاونیها نگاه جدی تر داشته باشند. تا به حال ندیدم یك برنامه از رسانه ملی پخش شود كه صرفاً به تعاونی های كشور بپردازد. فقط با آموزش است كه می توان تعاونی ها را درجامعه معنی دار كرد. 
تفكر تعاونی علاوه بر داشتن آثار اقتصادی، دارای آثار مثبت فرهنگی و اجتماعی نیز هست. همكاری، همزیستی، داشتن احساس مسئولیت درگرو داشتن تفكر تعاونی درجامعه است. 
فرهنگ سازی و پرورش مدیران كارا از مهمترین مؤلفه ها برای توسعه بخش تعاون به شمار می رود. در شرایط فعلی استنباط عمومی جامعه از شركت های تعاونی تنها بهره مندی از كالاهای یارانه ای و كمك دولت است و چون ممكن است برخی موارد به این یارانه ها دسترسی پیدا نكنند. 
فكر می كنند، شركت های تعاونی فلسفه و ماهیت وجودی خود را ازدست داده یا بتدریج ازدست می دهند. علل ناكامی بسیاری از شركت های تعاونی نبود فرهنگ تعاون است و این به ناهنجاری های تاریخی ما برمی گردد. متأسفانه با وجود فرهنگ تعاون در اعتقادات ما، كارگروهی در جامعه ما خیلی پایین است و كشورهای غربی بیشتر از ما این فرهنگ را در جوامع خود پیاده كرده اند. 
همچنین ریشه غالب مشكلات كشور چه در بخش تعاون و غیرتعاون به ساختار مدیریتی برمی گردد. 
مدیریت باید كاملاً علمی شود. راه علمی شدن تصمیمات هم پذیرش گفتمان، احترام به نخبگان و نظام كارشناسی است.